در سال ۱۸۷۷ ویلیام کینگدن کلیفورد ، ریاضیدان و فیلسوف کمبریجی، مقالهای را به نام “اخلاق باور” در نشریهای به نام “نقد و بررسی معاصر” منتشر کرد که بعدها موجب بحث و تاثیر فراوانی در این زمینه گردید. کلیفورد در این مقاله نه به شرایط معرفت و چگونگی حصول آن و نه به بحث توجیه و یا شناخت، بلکه به مباحث اخلاقیِ حول و حوش باور میپردازد؛ یعنی بررسی میکند که انسانها از لحاظ اخلاقی چه وظایفی در قبال باور کردن چیزی دارند و مسئولیت های آنان در این باره چیست. از این نظر بحث کلیفورد بیشتر از این که در حیطه معرفتشناسی بگنجد بحثی اخلاقی است که البته در معرفت شناسی و علیالخصوص در معرفتشناسی دینی به خاطر پاسخی که بعدها جیمز به آن داد حائز اهمیت فراوانی گردید.
کتاب «اخلاق باور» به مجموعه پرسشهایی اشاره دارد که محل تلاقی معرفتشناسی، فلسفه ذهن، روانشناسی و اخلاقاند.با فرض اینکه نوعی از هنجارها بر باورسازی حاکم است، [میتوان پرسید که] این امر چه دلالتی درباره ماهیت باور دارد؟ آیا دال بر آن است که باورسازی، ارادی یا در ضبط و مهار ماست؟ اگر اینگونه است، این ضبط و مهار از چه نوعی است؟ و اگر اینگونه نیست، پس اخلاق باور چگونه حتی ممکن است؟
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
فلسفه
|